|
گزیدهای از درس تفسیر مشهد
با توجه به چند آیهای که امروز ما تلاوت میکنیم و در این ورقه نوشته شده است، دو سه حقیقت دیگر در زمینهی ایمان بهدست میاد. اولاً ایمان یک خصلت برجستهی پیامبران خدا و مؤمنان و دنبالهروان آنهاست. ایمان داشتن، باور داشتن به رسالت خود. فرق میان رهبران الهی و رهبران سیاستمدار جهانی در همینجاست. رهبر الهی مانند راهرو این راه به آنچه میگوید، به گامی که برمیدارد، به راهی که میپیماید با همهی وجودش صمیمانه مؤمن است. درحالیکه سیاستمداران عالم به آنچه میگویند، ایمان، یا ایمان به قدر لازم، ندارند...
ایمان از روی روشنی، از روی درک، از روی فکر، با محاسبههای صحیح وقتی که انجام گرفت، آنوقت لازم نیست ما این ایمان رو توی صندوقخونه بگذاریم که مبادا گرما و سرما و گرد و خاک و غبار به او آسیبی برسونه. آسیبی به او نمیرسه...
خردمند از نظر قرآن آن کسی است که این عالیترین ارزشها رو بیش از همهچیز و همهکس مورد نظر داشته باشد. «الذین یذکرون الله» آن کسانیاند خردمندان که یاد میکنند خدا را «قیاماً» در حال ایستاده، «قعوداً» در حال نشسته و «علی جنوبهم» و در حال به پهلو افتاده یعنی در همه حال. در همه حال به یاد خدایند. اما این به یاد خدا بودن به معنای یه حالت عرفانی خلسهآمیز درویشمآبانه نیست که بعضی دلشون خوش باشه که خیلی خوب ما همیشه به یاد خداییم، همیشه هو میزنیم؛ نه! به یاد خدا بودن فعال. به یاد خدا بودنی که عملی محسوب میشود چطور مگر؟ «و یتفکرون فی خلق السموات و الأرض» و میاندیشند در آفرینش آسمانها و زمین...
حالا این آیات آخر سورهی آلعمران رو تلاوتگر عزیز ما جناب آقای فاطمی امروز تلاوت میکنند بعد از اینکه تمام شد، من دو مطلب دارم که میخواهم عرض بکنم و خواهش میکنم که آقایون کاملاً دقت کنید بعد از تلاوت ایشون بلند نشید تا من بلند شم و دو مطلبی میخواهم عرض بکنم، بهتون بگم.
|