چکیده گفتوگو با حجتالإسلام صدیقی
چکیده گفتوگو
ü اعتکاف از یک جهت احکام روزه و مسجد را دارد و از یک جهت بوی حج میدهد. انسان را از آن تعلقات و وابستگیهایی که هرکسی به بستگان نزدیک خودش دارد، قطع میکند.
ü گسستن و رهیدن هم در آن هست. این گسستن و رهیدن ملازم است با رستن و روییدن؛ هم رهایی است و هم رویش.
ü اعتکاف در واقع بیمه کردن یک جامعه است در برابر دامها و بندهایی که شیطان برای جوانها و مردم از طریق جاذبههای دنیا- جاذبههای جنسی، پولی، مقام و موقعیتی- گسترده است و در سطح وسیعی هم عمل میکند.
ü خیلی از افرادی که نزد خدا احساس شرمندگی میکنند، به اعتقاد اینکه در جمع معتکفان، آدمهای آبرومندی در درگاه خدا پیدا میشوند، میآیند و خود را با همهی گرفتاریهایشان در میان جمع قرار میدهند.
ü ماه رجب آغاز یک جهش به سوی پروردگار متعال است. رجب اسم نهری است که واردین به بهشت قبل از ورودشان در این نهر شستوشو میشوند.
ü این در واقع از آن افکار راهبردی معنوی رهبری بود که وقتی این عطش و خلأ را دیدند، اشاره کردند که مسألهی اعتکاف رواج پیدا کند
ü حرکت بر اساس اصول دینی بدون رهبر ممکن نیست؛ لذا بیشتر دعاها با صلوات بر محمد و آل محمد شروع میشوند.
ü اگر کسی اهل حرکت و جهاد و مبارزه نباشد، اهل نجات خود و دیگران نباشد و به عبادتهای خشک بیحرکت اکتفا کند، خدا چیزی به او نمیدهد.
ü اگر کسی بخواهد به عمق برسد، باید جویا و فرهیخته بشود؛ باید درس بخواند؛ باید کسب معانی کند اما روح تعلیم و تعلم اخلاص است.
ü هر روز بعد از نماز صبح دقایقی را انسان در خودش تأمل کند که اگر امروز روز آخر عمر من باشد، من چه کردهام و چقدر برای رفتن آمادگی دارم؟ شبها هم بعد از نماز مغرب لحظاتی را انسان به رفتن فکر کند؛ به آخر کارش!
ü آدمهای منفیگرا به نبودها فکر میکنند، معطل میشوند و روحیهشان هم خُرد میشود؛ نمیتوانند.
ü فکر کردن به نعمتها انسان را امیدوار میکند؛ چون نعمتها قابل شمارش نیستند.