دستی تازه میخواهد به افشاندن قطرهها
|
||||||
|
· روز پاداش دستی تازه به افشاندن قطرهها حجتالإسلام محمدرضا زائری نیاز فطری و طبیعی انسان به معنویت چون نیاز گیاه و گل به آب و آفتاب بدیهی است. گل را بدون آفتاب و آب، تنها میتوان مصنوعی تصور کرد؛ طراوت و شادابی گیاه و گل به نور است و آب. انسانِ زمینی در هر برههای از تاریخ و در هر پارهای از جغرافیای جهان، نیازمند این ارتباط و پیوستگی معنوی و آسمانی است تا حیات انسانی خویش را حفظ کند. از این رو اساسیترین رویکرد ادیان و آئینهای مختلف -هر کدام با بهرهای خاص- همواره تربیت و پرورش معنوی انسان بوده است. در این میان اسلام به عنوان کاملترین نسخهی دعوت الهی از انسان، برترین نظام تربیت معنوی را عرضه کرده و در طول قرنها دعوت در تعالیم پیشوایان دینی و عالمان و فرزانگان، مجموعهای از غنیترین آموزهها و متون را در این حوزه به یادگار باقی نهاده است. امروز رویدادها و تحولات اجتماعی و فرهنگی گوناگون جهانی نیاز و تقاضای بسیار جدی و روشنی را در حوزهی معنویت پدید آوردهاند. شرایط ما در محیط اجتماعی و فضای فرهنگی داخل کشور، چندان با این نیاز جهانی فاصلهای ندارد؛ بلکه به دلیل ساختارهای فرهنگی- اجتماعی و پیشینههای تاریخی ظرفیتها و زمینههای بسیار مساعدتر و تقاضایی جدیتر را نشان میدهد. اینک ما هستیم و این حقیقت، مائیم و این نیاز، مائیم در میانه و در یک سوی دریایی بیکرانه از آب زلال معنویت که پیش رویمان موج میزند و در سوی دیگر، کویری عطشناک که از شورهزار مادیات ترک برداشته و در انتظار قطرهای حیاتبخش است. آب هست و کویر؛ از آغاز حیات، اما هربار دستی تازه میخواهد به افشاندن این قطرهها، ابری تازه میجوید برای بارش این رحمت سیال.
مأموریت امروز ما برداشتی تازه و فهمی جدید و عرضهای متناسب از این حقیقت است. این بارش و رحمت فیض مداوم هماره تازه است و «کُلُّ یَوْمٍ هُوَ فی شَأنٍ.» هر بارش نو و هر فیض تازه و هر قطرهی جدید، جامی نو و دستی دیگر از دریافت و فهم میطلبد که «فَسالَتْ اَوْدِیَةٌ بِقَدَرِها»؛ همه برای دریافتی نو و فهمی تازه و الهامی جدید به اقتضای شرایط، اوضاع، مخاطب و نیاز متفاوت و مختلف از آن رحمت مکرر و مداوم. شاید همین وظیفهی ما باشد؛ نه در سال نوآوری و شکوفایی که در هر سال و هر ماه و هر روز. برای تحقق هدفی که رهبری به عنوان اساس و بنیان تعالیم و اهداف انقلاب اسلامی و بنیانگذار بزرگ آن مورد تأکید و اهتمام قرار دادهاند. حقیقت معنا یکی است؛ چون جوهر دعوتهای آسمانی و الهی -تشنگی نسبت به حقیقت- نیز همیشه هست؛ در همهی زمانها و مکانها. آنچه از ما انتظار میرود، نوآوری است در این عرصهها: نخست؛ نوآوری در تبیین مفاهیم و حقایق معنوی و نیز جمع بین عقلانیت و نظاممندی، تمسک به اسباب و سنن الهی در نظام خلقت از یک طرف و بین ایمان به غیب و کرامات اولیاء، حقایق غیر مادی و خرق عادات و استثنائات، مدارج معنوی اهل معرفت و تبیین صحیح و منطقی سازگار میان این دو جهت از طرف دیگر در کنار ارائهی مناسب این حقایق به شیوهای معتدل و سلیم؛ چنانکه نه به دامان خرافات و اوهام درافتد و نه از انکار و تکذیب سربرآورد. دوم؛ نوآوری در تعریف معنویت و فاصله گرفتن از تعریف قالبی و سنتی که گاه به زهد صوفیانه و رهبانیت درآمیخته است. آنچه اسلام ارائه میکند، معنویت پیشرو و فعال در متن زندگی است که «جُلُوسُ الْمَرْءِ عِنْدَ عِیالِهِ» را «أفْضَلُ مِن الإعْتِکافِ فِی مَسْجِدِ رَسُولِاللهِ» میبیند و «نَظَرُ الْوَلَدِ إلی والِدَیْهِ حُبّاً لَهُما» را عبادت میداند، از انسان میخواهد حتی در راهرفتن و غذاخوردن هم قصد تقرب کند و در هر حرکت و رفتار روزمرهی خود راهی به سوی خداوند بجوید. در طلب رضای او باشد و در همهی اجزا و ابعاد زندگی، خدا را ببیند و به تعبیر یکی از اهل معرفت «اگر در سوزن هم نخ میکند، به خاطر خدا این را انجام دهد.» سوم؛ نوآوری در شیوهی ارائهی پیام معنوی. قالب و فرم ارائهی پیام، ناگزیر بر اساس شرایط و احوال مخاطب و اقتضائات زمان و مکان تعریف میشود. با توجه به این شرایط و بر اساس تجربههایی که دیگران داشتهاند و در کشورها و جوامع دیگر عرضه کردهاند، میتوان نوآوریهای جدی داشت و در ادبیات و صورت و نوع عرضهی این پیامهای معنوی تصرّف کرد. امروزه باید هر هدفی در عرصهی اجتماع را از خلال ترویج گروههای مرجع و در ضمن تبیین یک سبک و شیوهی زندگی دنبال کرد و با رعایت توقّع و ذائقه و ذوق ایرانی و زبان و فهم نسل جدید، در متن زندگی روزمره و در قالبهای مختلف -از پیام کوتاه تلفن و فایلهای تصویری اینترنت گرفته تا استفاده از ظرفیتهای موسیقی و ...- راهی برای تأثیرگذاری بر مخاطب یافت. ساخت این ادبیات نو و عرضهی مضامین معنوی در قالبهای جدید، نیاز جدی امروز ماست؛ در مقابل مخاطبی که خواه و ناخواه با گذشتگان خود متفاوت است و البته ذوق و ذائقهاش به دلیل مصرف محصولات فرهنگی تازه، تغییر یافته است. مخاطبی که گاه حتی برخلاف ظاهر و نمایش و ظهورش در بُنِ جان و عمق وجود، همچنان شرقی و ایرانی و باورمند و دینمدار است. برای نوآوری و شکوفایی در معنویت، آنچه از سخنان رهبر معظم انقلاب برمیآید، شاید در چند محور قابل شمارش باشد:[1] 1- توجه به قرآن کریم به صورت جدی و همگانی: اهتمام به قرآن، رسالت اساسی نظام اسلامی و حاجت ابتدایی برای ترویج معنویت است. «اِنَّ هَذا القُرآنِ فی کُلِّ زَمانٍ غضٌّ جدیدٌ.» قرآن به سرچشمهی طراوت و تازگی، وصل است و کهنه نمیشود، این نیاز و تقاضا هم تازه و جدید است و کهنه نمیشود. 2- توجه به خانواده به عنوان پایگاه نشر ارزشها: خانواده در تعالیم دینی، کانون ابتدایی و اساسی تربیت و پرورش معنوی و رکن اصلی نشر ارزشهای معنوی است. شاید به همین دلیل در فرهنگ مادّی، نخست این کانون از میان میرود و در فرهنگ دینی نخست این کانون احیا میشود. 3- توجه به جوانان و حفظ رویکرد جوانانه در دعوت به معنویت: جوانان ارزشمندترین مخاطبان برای سرمایهگذاری مطمئن و اثرگذارترین بخش جامعه برای تغییر و تحوّل هستند. هر رویکرد مبتنی بر حضور و تأثیر جوانان، رویکردی است که خود را به آینده پیوند زده و ضمانت اجرا و بقا و تأثیر خود را در درازمدت جستوجو میکند. تجربهی این سالها هم نشان داده که فعالیتهای مختلفی که چنین رویکردی داشتهاند، با سرعت، شتاب و توفیق افزونتری به حاصل رسیدهاند. 4- ارائهی محتوا بر اساس اقتضائات متفاوت مخاطبان: یکی از مهمترین مشکلات موجود در عرصههای فرهنگی، ارائهی محتوای واحد و ثابت برای مخاطبان مختلف و دارای سطوح و ظرافتها و شرایط گوناگون است. به طور خاص مفاهیم معنوی باید لزوماً برای هر مخاطبی، جداگانه عرضه شود و برای هرکس، به اقتضای ظرفیّت و توان فهم و میزان نیاز و توقّع تعریف گردد. 5- تبیین نمونههای عملی معنویّت در زندگی روزمره: تمام بحثهای نظری و گفتارها و کلمات در مقام عمل، ارزش و اهمیت خود را نشان میدهند و آنچه اصالت دارد، عمل است. باید جلوهها و نمونههای عملی معنویّت را در زندگی روزمرّه و شرایط طبیعی و عادی زندگی به مردم نشان داد و از طریق وسایل مختلف، بویژه رسانهی ملی، این موضوع را برای مخاطب عام تبیین کرد. 6- ساماندهی فعالیتها و سازماندهی عملکرد نهادهای مختلف: فعالیتهای متنوّع و مختلفی که همپوشانی ندارند و گاه با هم تعارض پیدا میکنند، به جای کمک به ترویج معنویت، خللهای جدّی در کار ایجاد میکنند. نمیتوان پذیرفت یک برنامهی سیما از معنویت حرف بزند و بلافاصله در برنامهی بعدی، مادیت ترویج شود؛ یک درس در برنامهی آموزشی سخن از معنویت بگوید و بقیهی مواد آموزشی و نظام تعلیم وتربیت و اساتید، آن موضع را نقض کنند. اگر قرار است مثلاً مخاطب عام در ماههای رجب و شعبان برای ماه مبارک رمضان آمادگی معنوی پیدا کند، لازم است همهی اجزاء و ارکان نظام در همین راستا عمل کنند. 7ـ کار عملی برای تولید و عرضهی محصولات فرهنگی در راستای ترویج معنویت: برای موضوعاتی مثل مراقبت معنویِ شخصی یا برنامههای معنوی ماه مبارک رمضان، میتوان محصولات فرهنگی خاص تولید کرد و برای آن، نظرات کارشناسان روانشناسی و رسانهها بسیاری از مباحث نظری را به صورت دستینه[2]های جذاب و کاربردی یا نمونههای مشابه عملیاتی و برای استفادهی عملی شخصی با این دیدگاه کاربردی کرد. اینها و بسیاری دیگر از راهکارها برای ساخت ادبیات نو و عرضهی مضامین معنوی در قالب جدید البته تنها در صورتی اثربخش است که مخاطب عام، روح معنوی انقلاب اسلامی را با تمام وجود لمس کند. روشن است که هر رفتار غیر معنوی و غیر الهی، این دعوت را مخدوش میسازد و هر عملکرد الهی و معنوی به همان نسبت این دعوت را تقویت میکند و سرعت میبخشد. کویر تشنه است و خشک، باران تازه است و مداوم، باید سقفها را برداریم و چترها را ببندیم تا این باران حقیقت، کویر عطشناک را سیراب کند. چنین باد. |
![]() |
||||








